مهران برقی واود میشود
خدایا شکرت که پسرم بزرگ شده، آقا شده...مستقل شده
خیلی حس خوبیه ولی میترسم دلم برای فینگیلی بودناش خیلی تنگ بشه...الانم فینگیلیه ها...ولی خب یه کم کمتر
همش دنبال سیم و پریز برقه مهران جونم، البته توی خونه خودمون به نتیجه ای نمیرسه چون همه پریزها محافظ دارن ، ولی خونه مامان زری چه حالــــــــــــی میکنی مامان جون...دو سه تا سیم رابط و سه راهی میگیری از مامان زری و تمام گوشیامونو و آباژور مامانی رو وصل میکنی بهشون و همه شون باید روشن بشن که نشون بده مدار خوب کار میکنه...هرجا راه میریم پامون گیر میکنه به سیم کشی هات...حتی موقع ناهار هم نباید دست بهشون بزنیم که سفره بندازیم، میریم یه گوشه سفره پهن میکنیم که یه وقت مزاحم کار شما نباشیم
منم که حق اعتراض ندارم، اونجا محدوده نظامی مامان زریه و بنده حق دخالت ندارم تا همیشه بهار مامانی حســــابی حال کنه.
خدایا بزرگیتو شکر با این همه نعمتت چه کنم....
ماشالله لاحول و لا قوة الا بالله