مهرانمهران، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

نفس مامان و بابا...مهران

عزیز هم رفت...:(((

1394/11/21 7:06
نویسنده : مامان بهنوش
192 بازدید
اشتراک گذاری

خدایا داغ فرزند رو به هیچ پدر و مادری نشون نده...الهی آمین

هنوز چهارماه از رفتن عمو محسن عزیزمون نگذشته بود که عزیز هم از اوایل بهمن حال و احوالاتش ریخت بهم و دیگه هیچ کدوممونو نمیشناخت تا روز بیسم بهمن. عزیز آخه حالت خوب بود که، یهویی چی شدی!؟

رفت پیش آقاجون و عمو محسن و چراغ اون خونه خاطره انگیز برای همه مون خاموش شد.

البته ماها سعی میکنیم چراغ اونجا رو روشن نگه داریم ولی چه فایده، دیگه از ساکنانش خبری نیست. خدایا مث همیشه ما رو از الطافت بهره مند کن تا آروم بشیم.

اصلا باورم نمیشه توی این چندماه چی به سرمون اومد!!

پسر گلم باید حواست به بابایی باشه و حالشو خوب کنی، چون این روزا با اینکه مخفی میکنه ازمون ولی ما میفهمیم که چه آتیشی افتاده به دلش، براش دعا کن که آرامش بگیره و بتونه تحمل کنه، خیلی نگرانشم

الهی به امید خودت

الا بذکر الله تطمئن القلوب

گلها

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان نیکان
29 بهمن 94 17:17
خدا رحمت کنه عزیزاز دست رفته رو.قرین غفران الهی.واقعا داغ اولاد سخته
مامان بهنوش
پاسخ
ممنونم عزیزم
خاله فرنوش
1 اسفند 94 13:03
ما موندیم و خاطرات بچگیمون...
دلسارا
5 اسفند 94 16:28
بهنوش جان تسلیت میگم . انشاله خدابه بابات صبر بده و بقای عمر ایشون باشه .
مامان بهنوش
پاسخ
انشالله. خیلی نگرانشم خیلی ممنونم گلم