هفده بهمن به یاد موندنی
موضوع از این قراره که دیگه پوشک بی پوشک...
پسرم بزرگ شده، آقا شده، جیگر شده...خودش میره دستشویی مث بقیه آدم بزرگا...
طبق گفته دکتر نیکجو قرار شد دو سال و نیم به بعد دست به کار بشیم ببینیم دوس داری از دست پوشکت راحت بشی یا نه، که بالاخره این سری همکاری کردی و مامان بهنوش هم تمام قواش رو گذاشته در این راه...
روزای اول هر یه ربع یه بار توی دستشویی بودیم تا یادت بمونه و متوجه قضیه بشی مامان جون، این وسطا یه وقتایی هم ازت در میرفت، که اونم فدای سرت، طبیعیه دیگه، کاریش نمیشه کرد. دیگه شب که میشد هردوتامون از خستگی بیهوش میشدیم و خوابمون میبرد ولی الان دیگه خداروشکر بیشتر میتونی خودتو نگه داری
پسمل خودمه، دیگه حسابی میخواد مستقل بشه
دورت بگردم مادر
بوس بوس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی