بزن بریم به سرعت برق و باد
آفرین پسر گلم...ماشالله هر کلمه ای که میشنوی تمایل به تکرارش داری و نهایت سعیت رو میکنی که درست اداش کنی. قربون اون صدات برم نفس مامان و بابا. نمیدونی چقدر خوشحالم و عاشقانه گوش میدم به سعی و تلاشت.
بذار برات بنویسم چیا میگی...
مامان ، بابا
من....با یه تلفظ ن خیلی قشنگ
عمه، عم ممد...و اینکه نشون میدی و مفهوم رو میرسونی که موهای سلمونی رفته ت رو دیده عمو ممد و ده تا جوجه یعنی کبوتر داره توی مغازه ش...:)))))
آجو، مامان جو، بابا جو
برای همه اطرافیانت هم یه اومد میاری و همه رو اسم میبری...مامان اوممممد، بابا اوممممد، عمه اوممممد، آجی(خاله فرنوش) اوممممد!
ببچید....یعنی ببخشید
بیا
پتو منه
انجیر
ن ن ....یعنی نی نی
پا
آب...البته با فتحه اخرش
به به
اه
نه
بب...یعنی ببر، ما...یعنی مار، تو تو...یعنی طوطی، جوجه، هاپ، جوجه ماما...یعنی مرغ!
راستی زززززز هم میگی به نشونه صدای پهباد فرشاد جان پسر عمو فرخ که اومده بودن خونه مامان زری و کلی فرشاد پهبادش رو پرواز میداد برای تو که بخندی و خوشحال باشی. راستی همینجا تولد بابا جون رو که با روز نیمه شعبان امسال مصادف شده بود رو تبریک میگیم. دور هم جمع شده بودیم و عمو فرخ و فرشاد جان هم اومده بودن. کلی بادکنک بازی کردی و با باباجون شمع های تولدش رو فوت کردی و کادوها رو پاره کردی که زودتر باز بشن.....خخخخ...چرخهای پهباد فرشاد جان هم بچرخه ایشالله:))))
بزن بریم به سرعت برق و باد همیشه بهار زندگیمون به قول مامان زری.