مهرانمهران، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

نفس مامان و بابا...مهران

بابا رضا روزت مبارک

1393/2/23 10:37
نویسنده : مامان بهنوش
891 بازدید
اشتراک گذاری

پسر قشنكم ، امروز روز پدره. روز مرد. تو هم یه روزی ایشالله پدر میشی عزیزم. مرد که هستی، ولی روزی میرسه که معنی این لغت رو کامل درک میکنی. مرد یعنی کوه...پناه و تکیه گاه همسر و بچه هاش. یعنی سقف یه خونه، افتخار بچه هاش و...و...و...مسلما من و همه مامانای دیکه ، سختی های خاص یه پدر رو درک نمیکنیم و از دغدغه ها و نگرانی هاشون که زمین تا اسمون با دغدغه های ما مامانا فرق داره، بیخبریم. ولی به هرحال زن و مرد به خاطر همین تفاوتهاست که باهم خونه و خونواده رو میگردونن. شاید من خودم صد درصد ندونم تو دل باباها چیا میگذره...که حتی به روی خودشون نمیارن،چون باور دارن که منو شما طاقت تحمل خیلی از مسایل رو نداریم. ولی خب پدر یه چیز دیگه ست. سختیها و مشکلاتش رو میریزه توی خودش تا منو تو ارامش داشته باشیم و فکر کنیم که اون هم همینطوره. یه جمله معروفی هست مامان جون که میکه، مرد تمام مشکلات و دغدغه های ذهنیش رو پشت در خونه جا میذاره و میاد تو خونه. میدونی این حرف یعنی چی؟  درکش خیلی سخته مامان جون. البته همه اقایون هم قدرت انجام این کارو ندارن! گذشت میخواد،مردونگی و مرام میخواد. غیرت و غرور میخواد تا بتونی اینکارو بکنی ولی مطمینم تو هم از اون مردایی که لحظه به لحظه،خانواده ت رو با وجودت به عرش میبری. مطمینم بهترین پدر دنیا میشی و پدری و مردونگی رو خیلی خوب به بچه هات هم منتقل میکنی.

اینا تو ذهنم میگذشت که خواستم برات بنویسم عزیزدلم. اخه تو الان برای درک این مسایل خیلی کوچولو هستی عزیزدل مامان و بابا. تو بابات رو خیلی دوست داری مامان جون. هر لحظه که میبینی ش لبریز از شور و شوق میشی و براش میخندی. وقتی در رو باز میکنه و میاد توی خونه، هرجا که باشی با سرعت باور نکردنی دست و پاهات رو حرکت میدی و به سرعت برق و باد خودت رو میرسونی بهش و میری بغلش . دستت رو میذاری روی شونه ش و کلی بهش افتخار میکنی و به من پز میدی. عاشق اینی که بره سر کتابا و درسش و تو هم بری ماژیک و خودکار و کاغذهاش رو برداری و فرار کنی. تو ماشین هم که هستیم دائما دوست داری دستش رو موقعی که دنده رو عوض میکنه لمس کنی و کلی از این کار لذت میبری مامان جون. هرچیزی که میخواد بخوره باید حتما با تو قسمت کنه عزیزم. بنده خدا جرات نداره یه لحظه بشینه رو مبل. همش از پاهاش بالا میری و وامیسی و غر میزنی بهش تا بغلت کنه و باهات بازی کنه. بابا هم عاشقانه دوست داره عزیزدلم. نهایت تلاش و سعیش اینه که تو آینده روشن و بی نظیری داشته باشی. همه تلاشش رو میکنه تا تو آسایش و آرامش داشته باشی مامان جون. قدرش رو بدون مهران جان.

روح بابا بزرگ مهربونت شاد باشه که متاسفانه در بین ما نیستند و خیلی وقته که بابا رضا و عزیز جون رو تنها گذاشتن. جاشون حسابی خالیه عزیزم.

روز پدر رو به باباجون هم تبریک میگیم.

محبتبابا رضای مهران، اولین سالروز پدر شدنت مبارک.محبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان یاسی و کیاوش
26 اردیبهشت 93 14:56
روز بابا رضای مهربون مهران جون مبارک باشه خیلی زیبا نوشتی بهنوش جون
مامان بهنوش
پاسخ
ممنونم یاسی جون. شما همیشه به من و مهران لطف داری عزیزم.
مامان هامين
27 اردیبهشت 93 0:53
خدا قوت به همه باباهاي عزيز دنيا و بابارضاي مهربون مهران جون....
مامان بهنوش
پاسخ
بله عزیزم. ایشالله خدا همه شون رو حفظ کنه بررای بچه ها و خانواده شون
مامي محمدرضا
27 اردیبهشت 93 13:16
سلام مامان بهنوش و آقا مهران جان ممنون از اينکه به وبلاگ من اومدي و نظر دادي و آدرس وب محمدرضا را تو ليست دوستاي مهران جون گذاشتي منم با اجازتون همين کارو کردم ايشالله که براي همديگه دوستاي خوبي باشن و از طرف من مهران جان را ببوسش خيلي وب قشنگي داره آقا مهران و مامان نويسده اي ماشاءالله
مامان بهنوش
پاسخ
سلام عزیزم. ما هم از شما ممنونیم که با ما دوست شدین عزیزم. ایشالله که برای همدیگه دوستای خوبی میشن گلم. ممنون از شما
مامان فاطمه مامان نیکان
27 اردیبهشت 93 14:13
سلام مامان بهنوش عزیز.متن زیبایی بود.خدا همیشه پشت پناه خوشبختیتون باشه.
مامان بهنوش
پاسخ
سلام عزیزم. خیلی ممنونم خانومی
دلسارا
28 اردیبهشت 93 14:19
انشااله سایه بابا رضا 120 سال بالای سر مهران اشکالو باشه .
مامان بهنوش
پاسخ
ممنون خاله جون...آمين