مهرانمهران، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

نفس مامان و بابا...مهران

دومین تست و اولین پارک

1393/1/18 21:08
نویسنده : مامان بهنوش
456 بازدید
اشتراک گذاری

مهران جونم، امروز برای دومین بار تست شنوایی سنجی داشتی عزیزدلم. اولین بار توی بیمارستان،‌ همون روزای اول تولدت بود که یه تست از گوش های کوچولوت گرفتن عزیزدلم. وقت گرفتیم و رفتیم. خانومی که ازت تست گرفتن خیلی مهربون بودن. از قبل به من گفتن که نباید تا شش ساعت قبلش خوابیده باشی و حتی تو ماشین هم خوابت نبره تا اونجا. چون شما کوچولو هستی و اگه بیدار باشی نمیتونن ازت تست بگیرن پسرکم. خداروشکر نخوابیدی و بیدار موندی تا اون موقع. توی مطب هم یه کم بازیگوشی کردی و بغل خودم خوابت برد مامان جون. تست رو هم خیلی راحت و ظرف چند ثانیه ازت گرفتن و خداروشکر گوشهای شما سالم بودن. خداروشکر. بعدش هم که با بابا رضا برگشتیم خونه مون. فهمیدیم که باید تا سه سالگی شما هر نه ماه، یه تست شنوایی انجام بدیم. برامون توضیح دادن که اگه این تست انجام نشه، ممکنه خدای نکرده اگه افت شنوایی به وجود اومده باشه، والدین متوجه نشن و بچه برای به حرف اومدن و صحبت کردن با مشکل مواجه بشه چون صدای خودش و دیگران رو خوب نمیشنوه که بتونه یاد بگیره و به حرف بیاد.

یکی دو ساعت بعد هم به همراه خاله زهرا و باران کوچولو برای اولین بار رفتیم پارک. خیلی برات جالب بود مامانی...همه جا رو خوب نگاه میکردی...مخصوصا وسایل بازی و نی نی های کوچولو رو. باران کوچولو هم خیلی خوشحال بود و از این طرف به اون طرف میرفت. ایشالله این روزها که هوا خیلی خوبه و شما هم دیگه آقا شدی واسه خودت، بیشتر میریم پارک تا شما حسابی بازی کنی عزیزدلم...

قلبقلبدوست داریم نفس مامان و باباقلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

دلسارا
26 فروردین 93 16:28
باران؟ اي نامرد بي وفا .....اي روزگار بدسرشت .... اصلا برو با همون باران جونت .... اين بود رسم وفاداري مهران خان؟
مامان بهنوش
پاسخ
واااي بخدا قصد خيانت نداشتمممم خاله جونمممم...باران خودش اومد باهامون....قول ميدم ديکه تکرار نشه...قولللل
خاله فرنوش
26 فروردین 93 21:07
ایشالا هرچی زودتر راه بیفتی خاله و با پاهای کوچولوی خودت بتونی تو پارک قدم بزنی و با وسایل توی پارک بازی کنی
مامان بهنوش
پاسخ
خاله مهربونم نهايت تلاشم رو دارم ميکنم که زودتر راه برم. ايشالله اين دفعه باهم بريم و خوش بکذرونيم
یاسی مامان کیاوش
26 فروردین 93 22:51
عزیزم اولین پارک رفتنت مبارک ایشالله همیشه سالم وشاد کنار خانوادت زندگی کنی
مامان بهنوش
پاسخ
مرسي خاله ياسي. ايشالله شما و کياوش جون هميشه شاد و خندون باشين
خاله لیدا مامان ماهان
26 فروردین 93 23:04
مبارکه خاله جون..حسابی تاب بازی کن و از کودکیت لذت ببر...
مامان بهنوش
پاسخ
حتما خاله ليداي عزيز. مامانم هم همين رو ميکه اتفاقا
انسیه
27 فروردین 93 1:25
خدارو شکر عزیزم..ایشالا که همیشه سالم وسرحال باشی و لبت پر خنده ای ناقلا اولین بار با یه دختر خانوم رفتی پارک؟؟؟؟
مامان بهنوش
پاسخ
ممنونم خاله جون. جيکار کنم, تقدير اينجوري رقم خورد ...
الهه
28 فروردین 93 8:07
انشالا تو پارک خودت قدم بزنی و از این وسیله به اون وسیله بپری و مامانی دنبالت بدووووو
مامان بهنوش
پاسخ
مرسي خاله جون. ايشالله با محمدکيان باهم بريم بازي
باران و بنیتا
28 فروردین 93 16:38
مبارک باشه ..عزیزم.... وای که چقدر با این نی نی ها ت پارک خوش میگذره ..بغول بابای بنیتا بعد چند سال دوباره ماهم تو خط مقدم پارک (تاب و سرسره) هستیم و دیگه فقط تماشاچی نیستیم . این روزها کار ما هم همینه هر شب تقریبا میریم پارک
مامان بهنوش
پاسخ
خیلی لذت داره باران جان. واقعا به ما هم کمتر از این فسقلی ها خوش نمیگذره...ما هم جند روز یه بار یه سری به پارک میزنیم خاله باران مهربون
خاله الهه
31 فروردین 93 13:36
همیشه به گردش و تفریح باشی خاله جونم
مامان بهنوش
پاسخ
جای شما و آدریان جونم خالی بود خاله الهه جون